جدول جو
جدول جو

معنی عالی ذکر - جستجوی لغت در جدول جو

عالی ذکر(ذِ)
آنکه همواره نام او بخوبی برده شود: و دائم موقر و محترم و عالی الذکر و نافذ الامر و مهیب و مطاع و سرور و دین پرور باد. (تاریخ قم ص 4)
لغت نامه دهخدا
عالی ذکر
نیکیاد آن که نامش به خوبی برده شود
تصویری از عالی ذکر
تصویر عالی ذکر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عالی قدر
تصویر عالی قدر
والامقام، بلندمرتبه، بزرگوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عالی گهر
تصویر عالی گهر
دارای نژاد و نسب شریف، عالی گوهر، عالی نژاد، پاک نژاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عالم ذر
تصویر عالم ذر
عالم خلقت که خداوند ابنای بشر را مانند ذرات از صلب آدم ابوالبشر به وجود آورد
فرهنگ فارسی عمید
(قَ)
بلندمرتبت. والامقام. بزرگوار. از القاب احترام که در اول نوشتجات و در سر پاکتها نویسند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ ثَ)
بلند. رفیع. والا: مساحت مملکت اسکندر در نظر همت عالی اثرش تنگ تر از حوصلۀمردم بخیل است. (حبیب السیر ج 4 از مجلد 3 ص 322)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
دهی است جزء دهستان پائین بخش طالقان شهرستان تهران. واقع در 21هزارگزی باختری شهرک، کنار راه عمومی مالرو قزوین. کوهستانی و سردسیر. 82 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولاتش غلات، لوبیا، سیب زمینی، شغل اهالی زراعت صنایع دستی کرباس و گلیم وجاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(بُ)
دهی است از دهستان ماهیدشت پایین بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. واقع در 11هزارگزی جنوب ماهیدشت و 4هزارگزی جنوب خزل. ناحیه ای است واقع در دامنۀ سردسیر و 175 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولاتش غلات، حبوبات، دیم و لبنیات است و اهالی به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند. راه مالرو دارد و در تابستان از خزل اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تصویری از عالی گهر
تصویر عالی گهر
پاک نژاد شریف نسب
فرهنگ لغت هوشیار
والا ارج اوجمند بلند مرتبه والا مقام، از عناوین احترام آمیز که در مکاتبات به کار برند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عالی اثر
تصویر عالی اثر
بلند رفیع والا
فرهنگ لغت هوشیار
ارجمند، بزرگوار، بزرگ، بلندمرتبه، جلیل، شریف، عزیز، گرامی، گرانقدر، گرانمایه، گران پایه، مفخم، والامقام، والا
فرهنگ واژه مترادف متضاد